وقتی بچه ها عصبانی هستند و لجبازی میکنند
معمولاً کودکان عصبانی می شوند، حتی در مواردی که به نظر می رسد شکست ها و شکست های کوچک باشد. بخشی از رشد کودک است. اگر مدیریت آن دشوار است، یا اگر کودک اغلب طغیان های خشونت آمیزی دارد که زندگی با دوستان و مدرسه را تحت تاثیر قرار می دهد، ممکن است نیاز به کمک و حمایت داشته باشید.
این متن عمدتاً در مورد کودکان بین دو تا دوازده سال است. هدف این متن بزرگسالانی است که مسئولیت یک کودک را بر عهده دارند.
توصیه های عملی در مورد آنچه می توانید برای آرام کردن و کمک به کودک انجام دهید، دریافت خواهید کرد. شما همچنین در مورد اینکه چگونه می توانید برای خود فکر کنید و انجام دهید مشاوره دریافت می کنید.
چه اتفاقی می افتد و چرا؟
در طغیان، کودک به عنوان مثال با جیغ زدن، ضربه زدن یا لگد کردن واکنش نشان می دهد.
طغیان ها بسته به علت ایجاد آنها، خلق و خوی کودک و سن کودک می تواند از نظر طول و شدت متفاوت باشد.
شیوع بیماری، از جمله موارد دیگر، می تواند به دلیل یکی یا برخی از موارد زیر باشد:
کودک از چیزی عصبانی، ناامید یا غمگین است.
کودک گرسنه یا خسته است.
کودک در رسیدگی به چیزی که اتفاق می افتد مشکل دارد، برای مثال کسی که نه می گوید.
کودک مجاز است بازی یا فعالیت های دیگر را قطع کند.
کودک به نزدیکی و امنیت نیاز دارد.
کودک گیج یا نامطمئن است زیرا قوانین یا روالها را درک نمیکند.
کودک تحت تأثیر قرار می گیرد و احساس می کند که شما چگونه رفتار می کنید یا به نظر می رسد احساس می کنید. او نمیفهمد چه احساسی دارید، مثلاً اگر استرس دارید یا عصبانی هستید.
این در مورد احساساتی است که کودک هنوز مدیریت آنها را نیاموخته است.
هر کس متفاوت است
هر کس خلق و خوی متفاوتی دارد و واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد. این در مورد شما و فرزندتان نیز صدق می کند.
برخی از کودکان نسبت به سایر کودکان احساس عصبانیت راحتتر دارند، لجبازتر، تکاندهندهتر و فعالتر هستند یا در کنترل خود مشکلتر هستند. نحوه واکنش کودکان نیز روز به روز تغییر می کند.
همچنین به یاد داشته باشید که از طریق مشاجره با یکدیگر آشنا می شوید و از یکدیگر یاد می گیرید. شما یاد می گیرید که چگونه ارتباط برقرار کنید. تعارض ها تا زمانی برای توسعه مهم هستند که به کسی آسیب نرسانند یا بد نباشند.
مغز و بدن در حال رشد هستند
کج خلقی شایع است و بخشی از رشد کودکان است. همچنین معمولاً دوره هایی وجود دارد که کودکان اغلب اعتراض می کنند.
خلق و خو و آنچه کودک می تواند تحمل کند تحت تأثیر تغییرات مغز و بدن است. همچنین متاثر از آنچه کودک در این سن می فهمد است.
در تمام سنین دوره هایی وجود دارد که مغز به سرعت رشد می کند. در این صورت کودکان ممکن است طغیان های بیشتری داشته باشند یا مدیریت احساسات خود برایشان دشوارتر باشد. برخی از آنها هر روز بارها بیرون می زند، برخی دیگر کمتر.
بچه ها معمولاً می خواهند کار درست را انجام دهند، همکاری کنند و کارها را انجام دهند. اما آنها می توانند و هنوز نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند. آنها سعی می کنند بهترین کار خود را انجام دهند.
خیلی برای کودک سخت است
این که کودکان چگونه بالغ می شوند و چه خواسته هایی را می توانند تحمل کنند متفاوت است. هر کسی با چیزی مشکل دارد. بعضی ها با چند چیز مشکل دارند.
در اینجا نمونه هایی از چیزهایی وجود دارد که برای کودکان دشوار است:
درک کنید اگر او به شیوه ای خاص عمل کند چه اتفاقی می افتد.
مهار تکانه ها و کنترل بر نحوه واکنش، احساس و عمل او.
بتوانید خود را آرام کنید و آرامش خود را حفظ کنید.
وقتی همه چیز آنطور که او برنامه ریزی کرده پیش نمی رود، رفتار کنید.
آنچه را که دیگران فکر می کنند، احساس می کنند و انجام می دهند را درک کنید و با آن کنار بیایید. ممکن است باعث شود کودک با دیگران دعوا کند.
با استرس کنار بیایید.
چیزی را از منظر دیگری ببینید یا راه حل های بیشتری برای یک مشکل پیدا کنید.
وقتی کودکان در بیان خود مشکل دارند، می تواند به روش های دیگری نشان داده شود. مثلاً ممکن است فحش دهند، تف کنند یا گاز بگیرند.
مشکلات معمولاً با بزرگتر شدن کودک کاهش یا ناپدید می شوند. اما بخشی از مغز که، در میان چیزهای دیگر، مراقب نحوه برنامه ریزی، حل مشکلات و تصمیم گیری آگاهانه است، تا سن 20 تا 25 سالگی به طور کامل رشد نکرده است.
وقتی بچه ها بزرگتر می شوند
هنگامی که کودکان در حدود دوازده سالگی هستند، چیزهای زیادی در مورد اینکه چگونه می توانند از دیدگاه دیگران فکر کنند و از اشتباهات خود درس بگیرند، اتفاق می افتد.
در نوجوانی، طغیان ها معمولا بیشتر به بحث و ابراز اراده کودکان مربوط می شود. آنها خودکنترلی بیشتری به دست می آورند. اما حتی کودکان بزرگتر نیز گاهی می توانند مانند کودکان کوچکتر واکنش نشان دهند.
وقتی همه آرام شدهاند، معمولاً میتوان به شیوهای دیگر و به شیوهای پیچیدهتر درباره آنچه اتفاق افتاده صحبت کرد.
اگر طغیان ها ادامه پیدا کرد، مثلاً اگر کودک دعوا کرد یا تف کرد، باید به دنبال کمک و حمایت باشید. اگر فکر میکنید فرزندتان برای مقابله با سختیها راحتتر به نظر نمیرسد، یا فکر میکنید کنترل عصبانیتها بسیار دشوار است، همین امر صادق است.
کودک نیاز به توجه و زمان دارد
همه کودکان برای رشد به زمان، تعهد و عشق زیادی نیاز دارند.
برای اینکه کودک احساس خوبی داشته باشد و آرام باشد، به این موارد نیاز است:
هر روز حداقل مدتی را صرف کنید. بازی کنید، کارها را با هم انجام دهید و صحبت کنید.
زمان بده و گوش کن کنجکاو و علاقه مند باشید.
همه چیز را برای کودک تصمیم نگیرید. گوش کنید و اجازه دهید او درگیر شود و بتواند تاثیر بگذارد.
در مورد آنچه که خوب پیش می رود صحبت کنید. کودکان اغلب کارهایی را که درباره آن صحبت می شود انجام می دهند. اگر کودکان مورد توجه مثبت قرار نگیرند، کارهایی را انجام می دهند که باعث توجه منفی می شود.
اگر کودک مواردی را که در چک لیست ذکر شده از قلم بیاندازد، دردسرهای زیادی ایجاد می کند.
زمان با هم بودن شما باید بیشتر از لحظات منفی باشد. خیلی بیشتر از نق زدن و سرزنش کردن، تشویق و محبت کنید. هر چه دعوا بیشتر باشد، به لحظات دنج بیشتری نیاز است.
به آنچه کودک در آن لحظه نیاز دارد فکر کنید. کودک ممکن است خسته، گرسنه یا نیاز به نزدیکی داشته باشد.
نیازهای خود را سفارشی کنید
انتظارات و الزامات واقع بینانه را تنظیم کنید. اغلب تقاضاها خیلی زیاد است.
سنین مختلف نیازهای متفاوتی دارند
بچه ها واقعاً در همه سنین نیازهای یکسانی دارند، اما نیازها شدیدتر است و زمان بیشتری را با بچه های کوچکتر می گیرد. آنها قبل از اینکه بیشتر به دنبال خود در جهان بگردند به نزدیکی، توضیحات و زمان بیشتری نیاز دارند.
با گذشت زمان، نیاز به نزدیکی مستقیم شما کاهش مییابد و شما بیشتر به فردی تبدیل میشوید که کودک در مورد افکارش در زندگی روزمره با او صحبت میکند. وقتی کودک به بلوغ می رسد، بیشتر و بیشتر می تواند موقعیت ها را به تنهایی حل کند یا از افراد دیگری غیر از شما کمک بگیرد.
مطالب مرتبط:
عوارض داروهای بیش فعالی
وسواس در کودکان
اختلال بیش فعالی